سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهترینِ برادران، کسی است که نسبت به برادرانش پُر توقّع نباشد . [امام علی علیه السلام]
بشنو این نی چون حکایت می کند
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عرفان از زبان امام على علیه السلام‏

سَأَلَ کُمَیْلُ بْنُ الزِّیاد النَّخَعى عَنْ مَولَى الْعارِفینَ، سَیِّدِ الْمُوَحِّدینَ‏ أَمیرِالْمُؤْمِنینَ علیه السلام: یا عَلِىّ مَا الْحَقیقَةُ؟ قالَ علیه السلام: مالَکَ وَالْحَقیقَةُ؟ قالَ: أَوَلَسْتُ صاحِبَ سِرِّکَ؟ قالَ: بَلى‏ وَلکِنْ یَرْشَحُ عَلَیْکَ ما یَطْفَحُ مِنّى، قالَ: أَوَمِثْلُکَ تُخَیِّبُ سائِلًا؛ فَقالَ أَمیرُالْمُؤْمِنینَ: الحَقیقَةُ کَشْفُ سَبَحاتِ الْجَلالِ مِنْ غَیْرِ إِشارَةٍ، فَقالَ:

زِدْنى بَیاناً، فَقالَ علیه السلام: مَحْوُ الْمُوْهُومِ مَعَ صَحْوِ الْمَعْلُومِ، فَقالَ: زِدْنى بَیاناً، فَقالَ علیه السلام: هَتْکُ السِّتْرِ لِغَلَبَةِ السِرِّ، فَقالَ: زِدْنى‏بَیاناً، فَقالَ علیه السلام: جَذْبُ الأَحَدِیَّةِ لِصِفَةِ الْتَوْحیدِ، فَقالَ: زِدْنى بَیاناً، فَقالَ علیه السلام: نُورٌ یَشْرُقُ مِنْ صُبْحِ الأَزَلِ فَیَلُوحُ عَلى هَیاکِلِ التَّوْحِید آثارُهُ، فَقالَ: زِدْنى بَیاناً، فقال علیه السلام: أَطْفِ السِّراجَ فَقَدْ طَلَعَ الصُّبْحُ.

این حدیث شریف بواسطه کمیل از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده‏ «1»:

کمیل روزى وقت را غنیمت شمرده از مولاى عارفان پرسید: حقیقت چیست؟

 

حقیقت چیست؟

عدّه‏اى گفته‏اند: مقصود از حقیقت مقام حقیقة الحقایق و هوهویت و سر السرّ وغیب الغیوب است که در سوره اخلاص به آن اشاره شده‏ «قل هو»، هو همان مقام هوهویت است که مستور و غیب مطلق است و این اسم را عارفان اسم اعظم دانند، چنانچه در «فصول المهمّة» شیخ حرّ عاملى از امیرالمؤمنین علیه السلام نقل شده که یک شب قبل از لیله بدر، خضر را خواب دیدم، بدو گفتم: مرا چیزى بیاموز که بر دشمنان ظفر یابم، گفت: بگو: «یا هو یا من لا هو إلّاهو». صبح خوابم را به پیامبر صلى الله علیه و آله عرضه داشتم، فرمود: یا على! داناى اسم اعظم شده‏اى. لذا اهل اللّه آن‏ را به عنوان اسم اعظم براى اذکار قلبى و لسانى به اهل سیر و سلوک تعلیم داده‏اند.

برخى حقیقت را مقام ظهور آن که مرتبه الهیت است و در سوره توحید به اللّه احد تعبیر شده دانسته‏اند، وعده‏اى حقیقت را به حقیقت محمّدیه توجیه کردند.

شاید منظور کمیل از این سؤال حقیقت هر چیزى است، حقیقت مبدأ و معاد، نبوت و ولایت، حقیقت حال مؤمن و کافر، حقیقت سرّ مقام خلافت که بعد از پیامبر صلى الله علیه و آله چرا باب علمش خانه‏نشین گشته و فرزندانش شهید شوند و حقایق قرآنى و اسرار و لطایف علوم آسمانى بر مردم پوشیده بماند.

و شاید مراد از حقیقت، حقیقت ولویه غائب قائم و سرالسرّ عالم و آدم است که مظهر حقیقت و حقایق شریعت و قدرت و عدالت است.

و شاید مقصود کمیل حقیقت حال نفس ناطقه در سیر و سلوک به مقامات عالیه معرفة اللّه است و در حقیقت مى‏خواسته بگوید: یا على! حقیقت حال انسان در تزکیه نفس و صفاى باطن و مقام نهایى او در سلوک الى اللّه چیست و کى از عالم مجاز و اغراض جسمانى و اوهام باطل رهیده و حجاب نورانى و ظلمانى از چشم باطن او افتاده و از دنیا و آخرت و تمام غایات وسطیه مجازى وصول به غایت الغایات خواهد یافت و به مقام شهود حق که غایت آمال عارفان است تواند رسید و طریق وصول بدین مقام چیست؟

و شاید مراد سیر روح و نفس کلیّه الهیه باشد که همان معناى سابق است، لکن از جهت و حیثیت، دیگر یعنى از سیر مابعد از سیر تجردى و وصول فنا بلکه در مراتب بى‏نهایت فناى از فنا که بعد از طى تمام اسفار اربعه که‏ 1- من الخلق إلى الخلق 2- من الحق إلى الحق 3- من الحق فى الحق 4- من الحق إلى الخلق‏ است.

به هر حال شاید مراد از حقیقت مفهوم کلّى آن است که شامل تمام این معانى مى‏گردد.

و باید دانست که حضرت او را بر خود هیچ حجابى نیست و تمام هستى از مقام (هو) یعنى هویت ذات یکتا که به مقام غیب الغیوب تعبیر شود و مقام تجلّى که مقام الهیت و ذات مستجمع جمیع اسماء و صفات کمالیه است و مقام تجلیات اسمایى که نزد حکیم، عالم ربوبى و عالم عنایت و نظام ربانى است و نزد عارف، عالم تجلّى فیض اقدس و ظهور علمى ماهیات امکانى در حضرت علمیه یا نشئه اعیان ثابته است، تا مقامات تجلّیات افعالى فیض مقدس که حقایق آفرینش و ظهورات عینى خلقى است، یعنى تمام عوالم لاهوت و جبروت و ملکوت و ناسوت و کرات بى‏حد و نهایت این فضاى نامتناهى کلًا و جزءاً بر ذات او آشکار و هیچ خفا و غیبت در سماوات عوالم ارواح مجرّده و اراضى اشباح مادیه، بر آن حقیقت محیط بر کل نخواهد بود، لکن آن ذات یگانه یکتا را از خلق خود حجاب‏هاى بسیار بلکه نامتناهى است؛ زیرا هریک از وجودات نامتناهى که تجلیات حقند و هریک از ماهیات بى‏نهایت که مظهر تعینات اسماء الهى‏اند، بر رخسار آن وجود صرف و حقیقت مطلقه و هستى محض حجاب خواهند بود و هیچ‏یک از مراتب خلقى از مقام عقل اول و حقیقت محمدیّه تا سایر قواى ادراکى آن شاهد کل الجمال را بى‏حجاب نتوانند دید و جز خود او هیچ‏کس آن حسن کلى را بى‏پرده و به کنه مشاهده نتواند کرد و به طور کلّى آن حجب بى‏نهایت بر دو قسم است: نورانى و ظلمانى.

 

حجاب نورانى و حجاب ظلمانى‏

حجاب ظلمانى توجه به لذّات و شهوات حیوانى و آمال و امیال نفسانى و نظر به ماهیات امکانى و توجه به خود و خلق از جهت خلقى است.

امّا حجاب نورانى دو نوع است: یکى سبحات و انوار جلال که در این حدیث به‏ آن اشاره شده و دیگر انوار جمال.

اما انوار جلال آن اشراقاتى است که از فرط عظمت و نورانیت بى‏نهایت، عاشق را از خود به عتاب لن ترانى دور مى‏سازد و معشوق به قهر «یحذّرکم اللّه نفسه» «2» عاشق را در حماى حیرات بازمى‏دارد و از آن اشراق، عارف خود را ابداً در بعد و فراق بیند و مقام وصال را بر خویش ممتنع داند.

و انوار جمال آن اشراقاتى است که عاشق را امیدوار به وصال کند و عارف را به نواى‏ «وصلک منى نفسى ولقائک قرّة عینى» «3» مترنّم گرداند و به نداى [فَإِنِّی قَرِیبٌ‏ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ‏] «4» دعوت به مشاهده جمال خود در آینه آفاق و انفس کند، «ولا یسعنى أرضى ولا سمائى ولکن یسعنى قلب عبدى المؤمن» «5» گوید و آیینه قلب عارف عاشق را مظهر تجلّى جمال یکتا گرداند.

خلاصه عارف را به اشراق جلال حال یأس از وصال دست دهد و حال دهشت و خوف و حیرت و بعد از حضرت ذوالجلال و به اشراق جمال مقام وصل و انس و قرب و شهود آن حسن بى‏مثال حاصل شود و دست عاشق را گرفته از آوارگى بیابان حیرت به خلوت خانه وصال خواند، امّا به مقتضاى لکلّ جلال جمال باز در هر قهرى آن معشوق را لطفى است و همان سبحات جلال و اشراق عظمت که عاشق را از معشوق مى‏راند و به آتش فراق مى‏نشاند، در همان احراق باز لطف او دست عاشق را گرفته و در بهشت لقا و جنّت شهود مى‏کشاند؛ زیرا عارف سالک وقتى خود را در منتهاى بعد و دورى از معشوق حقیقى بیند که کمال قرب را یافته است، لذا در هر قهر لطفى است و در هر جلال جمالى و با هر منع اعطایى خواهد بود و منع او و تخدیر و ردع وى به حقیقت و در باطن عطا و رأفت و دعوت اوست.

و مقصود آن سلطان حقیقت شاید، این باشد که آن کس که مشتاق سرالسرّ عالم است و عاشق شهود حقیقة الحقایق وجود، آن‏گاه به این مراد نایل تواند شد که سبحات جلال و انوار و اشراقات جمال الهى، پرده از روى قلب وى برافکند، تا عاشق حجب انیّت خود را براندازد و پرده اغیار و خودبینى و خودنمایى که ساتر چشم حقیقت‏بین است برطرف سازد، تا حقیقت خود آشکار گردد، چهره شاهد مقصود را به دیده دل بى‏حجاب ظلمانى مشاهده کند، امّا بدون اشاره حسّى و عقلى؛ زیرا چون آن ذات بى‏نشان بسیط یکتا فوق نامتناهى الوجود است و منزه از جسم و جسمانیات است، پس اشاره حسى که خاصّ اجسام است نسبت به او محال و چون او را ماهیت نیست بلکه صرف هستى است، لذا اشاره عقلى که خاص معانى و ماهیات کلیّه است در او ممتنع است، وچون تعیّن و تشخّص او عین ذات مقدّس اوست و بینونتش از خلق بینونت وصفى است نه عزلى، پس هیچ تمییز و تعیّن وى را نیست و هیچ‏گونه اشاره روحى و معنوى هم در مقام روح سرّ خفى و اخفى به آن ذات غیب الغیوبى نتوان کرد؛ زیرا هرچه به اشاره حسّ یا عقل یا روح درآید متمیز و محدود باشد و در آن اشاره حسّ و عقل بر او احاطه کند، در صورتى که اللّه به کلّ شى‏ء محیط است، پس چون بر عارف سالک الى اللّه انوار و اشراقات الهى کشف شود و خدا را در درون از سراپرده‏هاى جلال (و جمال) حجب قهر و لطف به چشم قلب مشاهده کند، این شهود عین وصال و عین فراق است و در عین معرفت عجز از معرفت است؛ زیرا این مشاهده به طورى است که هیچ اشاره حسّى و عقلى و روحى و غیره در عین شهود به او نتوان کرد و در حقیقت عارف آنجا ادراک شهودى کند که فانى در مُدرَک است و به کلّى از خود فارغ و فانى شده و به حق وجود یابد، تا به چشم یار ببیند یار را.

در اینجا کمیل از آن دریاى عرفان و موج فنا و بقا درخواست توضیح بیش‏تر کرد، حضرت فرمود: حقیقت محو الموهوم مع صحوالمعلوم است، محو یعنى چیزى را نابود ساختن، یا نشان چیزى را نابود کردن است، موهوم در اصطلاح یعنى آنچه در ادراک قوّه وهم درآید و اینجا شاید مراد مطلق ادراک قواى باطنه ازخیال و وهم و عقل باشد.

و صحو به معنى هشیار گشتن و از مستى به هوش آمدن است و معلوم اینجا به معنى واقع و متحقّق و یقین، وثابت الهویه و حاصل الذات است و مقصود آن بزرگوار، از این عبارت آن است که عارفان و عاشقان الهى که سالکان دیار حقیقت‏اند و مسافران اقلیم قدس، باید چشم وهم کثرت‏بین را ببندند و دیده قلب خدابین را بگشایند؛ زیرا آن که طالب وصال معشوق حقیقى است و مشتاق جمال شاهد ازلى، آن‏گاه به شهود آن حس کلّ رسد که پرده موهوم عالم را از چشم بصیرت براندازد و به شهود معشوق خود، عالم و عالمیان را در آتش عشق بسوزد و همه را محو و فانى در حق بیند، تا معلوم و مشهود که حقیقت است چهره بنماید و جمال دل‏آراى حق را پس از محو حجب موهوم مشاهده کند؛ زیرا تا پرده موهوم حجاب، چشم قلب است. دیده بصیرت از شهود شاهد حقیقت محروم است و سالک در سراپرده اوهام که قرقگاه آستان حقیقت و حماى‏ «6» پیشگاه سلطان عزت است بازماند و سرگرم به تماشاى مظاهر او گشته و مفتون به شؤون تجلیّات وى گردد، لذا حسن اعظم اتم الهى که بیرون از حجب جسم و جان و پرده صورت و معناست بر او چهره ننماید و طالب دیدار بدون محو موهوم و با سرگرم شدن به نعمت از دیدار منعم باز ماند.

اینجاست که باید همه بدانند، مقصود از بعثت رسولان حق و از بسط سیاسیات‏ الهیه و حکمت وضع احکام و انواع عبادات، تزکیه و تصفیه نفس و تهذیب روح و ایجاد عواطف و انس و محبّت به نوع است و نیز مقصود از رسالت انبیا تشکیل مدینه فاضله و ایجاد جامعه بر اساس قسط و عدل و تأمین سعادت ملّت با پیاده کردن آثار روح و معنویت و صفا و وفا و حقیقت است و هم چنین منظور آن بزرگواران تعلیم اخلاق و ادب و نشر علوم و معارف ربانى است و هم این برنامه‏ها براى استکمال روح و باز غرض نهایى وصول به این مقام است که خلق خدا نخست عارف باللّه شوند و سپس با سیر و سلوک علمى و عملى به مراتب عالیه معرفت خدا رسند، تا آنجا که محو موهوم که عبارت از ماسوى اللّه است کرده و کشف و شهود کلّ الجمال حق و حقیقت کنند، آن حقیقتى که منتهاى آمال عارفان است.

باز کمیل عطش اشتیاقش افزود و تقاضاى تشریح مقصود کرد، حضرت فرمود:

هتک الستر لغلبة السر

هتک یعنى: پرده دریدن و پرده برانداختن و چیزى که پنهان در حجاب است آشکار ساختن، ستر به معنى پرده و هر ساترى، سرّ یعنى امر پنهان و پوشیده و چیز مخفى از افکار و ادراک.

شاید مقصود حضرت این است که آن کس که جویاى مقام حقیقت و وصل و شهود حضرت احدیّت است، نخست به غلبه عشق هر پرده و هر مانع را از پیش نظر عقل وهمى براندازد و حجب نورانى عقل تا چه رسد به ظلمانى وهم همه را بردرد و در هیچ مرحله از سیر الى اللّه باز نایستد و از هر حجاب نور و ظلمت خلقى و وصفى بگذرد، تا سرّ احدیّت بر روح او مسلّط و تمام مشاعر و قواى ادراکى او را مقهور و مغلوب گرداند و حقیقت را به واسطه غلبه سرّ حق بر باطن عارف شهود کند.

در حالى که عارف در فناى شهودى تمام مدارک حسّى و عقلى او به واسطه مشاهده نور تجلّى وجه اللّه تعطیل شود و از خویش فارغ و از وسوسه مشاعر حسّى‏ آسوده و از مدرکات و لذات عقلى هم بى‏خبر و غافل باشد و به همراهى قلب و همه قواى ادراکى به صقع‏ «7» شتابد، تا به اشراق انوار جمال و جلال الهى بدون جهت و اشارت و کیفیت نایل شود. پس آن حال که حال غلبه سر اللّه است بر قلب عارف و بر جمیع قواى ادراکى او حال ادراک حقیقت است و در این حال (که شاهد حقیقى‏

فإذا أَحْبَبْتُهُ کُنْتُ سَمْعَهُ الّذی یَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الّذی یُبْصِرُ بِهِ وَلِسانَهُ الّذی یَنْطِقُ بِهِ وَیَدَهُ التی یَبْطِشُ بها) «8»

رخ نماید و قهر و غلبه و استیلاى کامل سر الهى بر باطن و ظاهر عارف دست دهد، از خود فانى شده و به چشم حق روى حقیقت را عیان بیند.

پس تا به واسطه غلبه سرّ خدا هر فکر و اندیشه از دل بیرون نرود و تمام مدارک و حواسّ بشرى تعطیل شود و جبل انیّت عارف مندک بلکه محترق نگردد، هنوز سالک را از آن صرف حقیقت و حقیقت صرف آگاهى نه و در آن سراپرده وحدت راه نیست.

تا بود باقى بقایاى وجود

 

کى شود صاف از کدر جام شهود

تا بود پیوند جان و تن به جاى‏

 

کى شود مقصود کل برقع گشاى‏

تا بود غالب غبار چشم جان‏

 

کى توان دیدن رخ جانان عیان‏

     

 

باز کمیل لب تشنه حقیقت، از آن بزرگوار تقاضاى تشریح کرد، حضرت فرمود:

جذبُ الأحدیّة لصفة التوحید،

حقیقت: جذب عشق احدیت است دل عارف را به سمت اقلیم توحید.

جذب در لغت به معنى کشیدن و از جایى به جایى بردن و سیر به سرعت و غیره است.

و صفت توحید یعنى پاک شدن عارفان سالک از هرگونه شائبه شرک خفى و جلى و از هر توجه جز توجه به خدا و فراغ کامل قلب از هرچه به غیر عشق و شهود حق و مشاهده آن حسن مطلق است.

پس معنى کلام گهربار، آن دریاى بى‏پایان عرفان است که حقیقت را کسى درک خواهد کرد که عشق احدیّت او را مجذوب به عالم خود کند و از توجه به عالم کثرتش به کلّى فارغ سازد و وحدانى الجهت به شطر کعبه مقصود کشاند و در عبارت اشارت است که تا محبّت و عشق و جذبه مقام احدیت به لطف خاص ازلى شامل حالِ اهل سلوک نگردد، به کوشش و جدّ و جهد تنها وصول به این مقام میسّر نیست، بلکه در هیچ مرحله به جدّ و کوشش، بى‏لطف و عنایت حق به جایى نتواند رسید.

بنابراین آن جناب کمیل را به این سرّ الهى آگه مى‏سازد که وصول به مقام حقیقت که منتهاى مقصد سالکان راه خداست، به جذب احدیّت عارف را میسّر شود و تا آن جذبه پنهانى معشوق، عاشق را دعوت نکند، عاشق قدم به کوى وصال نگذارد و عشق معشوق چون به عاشق رخصت دیدار دهد، در مرحله ثانى عشق عاشق پدید آید، وسالک تا طى مراتب عشق و سیر مقامات عاشقى نکند، هرگز به مقام وصال نرسد و به خلوتگاه شهودش راه ندهند و خلاصه نخست حبّ حق به خلق و جذبه عشق او که اثر عشق به ذات خود است، مبدأ عشق عاشق است، آن‏گاه عشق و شوق عاشق منشأ سیر و صعود او به درگاه شهود است.

باز کمیل را شوق و هیجان افزوده گشت و از حضرت توضیح بیش‏تر خواست، حضرت فرمود:

نور یشرق من صبح الأزل فیلوح على هیاکل التوحید آثاره،

یعنى آن‏ حقیقتى که مورد سؤال توست، نور الهى است که صبح ازل، اشراق بر هیاکل توحید کرد، یعنى بر ماهیات که از خود وجود ندارند و وجودشان آیت وحدت حق است.

و مراد از صبح ازل، مى‏توان عالم عنایت ازلى و عالم ربوبیت و نظام ربانى مقصود باشد، پس مراد به تابش نور حق و شمس حقیقة الوجود و اشراق معشوق مطلق بر هیاکل توحید، ظهور آثار تجلى در مظاهر و مجالى اوست و به عبارت دیگر، مراد از تجلّى نور حق در ماهیّات امکانى، به ظهور پیوستن اشیا و کلیه مراتب از ذات و ذاتیات ماهیات و جواهر و اعراض و مجرد و مادى و بسیط و مرکب و ملک و ملکوت از صبح ازل وجه اللّه و انا اللّه است.

و براى آن وجود تام فوق التمام جهان به منزله آیینه است و انسان که در وجود او تمام جهان آفرینش به وحدت و بساطت منطوى است، آیینه دیگر است در مقابل وجه اللّه که خود در قرآن فرمود:

[سَنُرِیهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فِی أَنْفُسِهِمْ‏] «9».

به زودى نشانه‏هاى خود را در کرانه‏ها و اطراف جهان و در نفوس خودشان به آنان نشان خواهیم داد.

پس عالم و آدم، نور ظهور حقیقت عینیه و به چشم شهود، شاهد حضرت ربوبیّت است.

و مراد از هیاکل توحید حقایق عقلى و ارواح کلّى و نفوس قدسى است که تنها آنان‏اند که بر این معنى به علم و شهود آگاهند و شاید مراد کلیّه اشیاء باشند به اعتبار جنبه یل الرّبى و تدلّى‏ «10» و ارتباطشان به حق که:

و فى کلّ شى‏ء له آیة

 

تدلّ على أنّه واحد «11»

     

 

و ممکن است افراد کامل مکمّل از نفوس قدسیّه انبیا و اولیا مقصود باشد که مظهر وجه اللّه‏اند، آرى، آنان هیاکل توحید و مظهر آثار و مظهر توحید و خلیفة اللّه و رحمة للعالمین‏اند.

کلام حضرت که به اینجا رسید، کمیل عاشق حق از آن مظهر ربّ تقاضاى اشراق دیگر مى‏کرد، چون پاسخ‏ «اطف السراج فقد طلع الصبح» «12» شنید، چراغ انیّت خود و شهود و توجّه و طلب و اراده و اشتیاق خویش را به کلّى خاموش و غیر خدا، همه را فراموش کرد که خورشید معرفت و صبح حقیقت بر او طالع گردید و دیجور قلب آن عارف را به نور خویش روشن گردانید.

آرى، هنگامى که عارف به دیده باطن، آفتاب وجود حق و اشراق اعظم تام فوق التمام الهى را دید و آن نور ابهر، انور، اشد فوق نامتناهى را به چشم قلب مشاهده کرد، دیگر انوار ضعیف، وجود خود و وجودات ظلّى فقرى عالم از نظرش به کلّى ناپدید گردد و در مقابل آن خورشید اعظم انور، فوق حدّ و نهایت، شمع وجود محدود خلق و انیّت خود را خاموش سازد.

نظرى که دید در خود به صفاى دل خدا را

 

به خدا دگر نبیند نه خود و نه کدخدا را

بگشاى چشم حیرت که جمال یار بینى‏

 

که بسوخت برق غیرت پر عقل و هوش ما را

به چراغ عقل کم جوى زبى‏نشان نشانى‏

 

بر آفتاب تابان چه بها بود سها را

     

رخ یار لن ترانى زهزار پرده بینى‏

 

بزدایى ار زآیینه دل تو ماسوا را

     

آرى، کمیل تا ابد خاموش گشت و تا اندازه‏اى که لایق بود از حقیقت آگاه و به معشوق نایل آمد «13».

تا اینجا به اندازه امکان کلمه عارف- که در متن روایت امام صادق علیه السلام آمده بود- و عرفان و مقامات و سیر و سلوک عارفان و قواعد سیر و سلوک الى اللّه توضیح داده شد و اینک به ترجمه و توضیح اصل روایت و اولین قسمت آن که خوف است و از اصول حال عارفان است اقدام کرده و در این زمینه از خداى بزرگ طلب مدد مى‏کنم که بى‏مدد او هیچ برنامه مثبتى صورت نمى‏گیرد.

أَزِمَّةُ الأُمُورِ طُرَّاً بِیَدِهِ‏

 

وَالْکُلُّ مُسْتَمِدَّةٌ مِنْ مَدَدِهِ‏ «14»

     

 

پی نوشت ها:

 

______________________________

(1)- گلشن راز: 202؛ مجالس المؤمنین (مرحوم قاضى) 2/ 10؛ شرح الاسماء الحسنى‏ (ملا هادى سبزوارى) 1/ 133

(2)- خداوند شما را از خشم خود بر حذر مى‏دارد.

(3)- وصال تو چون جان من عزیز و لقاى تو چون نور چشم دوست داشتنى است.

(4)- بقره (2): 186.

(5)- زمین و آسمان گنجایش مرا ندارد ولى قلب بنده مؤمن من گنجایشم را دارد.

(6)- الحِما: چیز قرق شده، چیز حمایت شده.

(7)- صقع: بیهوش گردیدن.

(8)- هنگامى که او را دوست مى‏دارم، گوش شنواى او و چشم بیناى او و زبان گویاى او و حرکت دست او مى‏شوم، الکافى: 2/ 352، بابُ مَنْ آذى المسلمین وَاحْتَقَرَهُمْ، حدیث 7.

(9)- فصّلت (41): 53.

(10)- تَدَلىَّ: فرود آمدن نزدیک شدن.

(11)- اسرار التوحید، محمد منور.

 

(12)- چراغ را خاموش نما که صبح دمید. (13)- حکمت الهى: 269 با تلخیص و کمى تصرّف در عبارات.

 

(14)- ملا هادى سبزوارى.



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سعید عبدلی ( دوشنبه 90/12/1 :: ساعت 1:59 عصر )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

مرنجان و مرنج
عزاداری از سنت های پیامبر اکرم (ص) است
سعادت ابدی در گرو اشک و عزاداری بر سیدالشهدا علیه السلام
سبک زندگی قرآنی امام حسین (علیه السلام)
یاران امام حسین (ع) الگوی یاران امام مهدی (عج)
آیا شیطان به دست حضرت مهدی علیه السلام کشته خواهد شد؟
ارزش اشک و عزا بر مصائب اهل بیت علیهم السلام
پیوستگان و رهاکنندگان امام حسین علیه السلام
امام حسین علیه السلام در آیینه زیارت
پیروان مسیح بر قوم یهود تا روز قیامت برترند!
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین «علیه السلام»
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 79
>> بازدید دیروز: 846
>> مجموع بازدیدها: 1359970
» درباره من

بشنو این نی چون حکایت می کند

» فهرست موضوعی یادداشت ها
دینی و مذهبی[871] . عشق[360] . آشنایی با عرفا[116] . جدایی از فرهنگ[114] . موسیقی[66] . داستانک[2] . موعود . واژگان کلیدی: بیت المال . صحابی . عدالت . جزیه . جنایات جنگ . حقوق بشردوستانه . حکومت . خراج . علی علیه‏السلام . لبنان . مالیات . مصرف . مقاله . منّ و فداء . ادیان . اسرای جنگی . اعلان جنگ . انصاری . ایران . تقریب مذاهب . جابر .
» آرشیو مطالب
نوشته های شهریور85
نوشته های مهر 85
نوشته زمستان85
نوشته های بهار 86
نوشته های تابستان 86
نوشته های پاییز 86
نوشته های زمستان 86
نوشته های بهار87
نوشته های تابستان 87
نوشته های پاییز 87
نوشته های زمستان87
نوشته های بهار88
نوشته های پاییز88
متفرقه
نوشته های بهار89
نوشته های تابستان 89
مرداد 1389
نوشته های شهریور 89
نوشته های مهر 89
آبان 89
آذر 89
نوشته های دی 89
نوشته های بهمن 89
نوشته های اسفند 89
نوشته های اردیبهشت 90
نوشته های خرداد90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد90
نوشته های شهریور90
نوشته های مهر 90
نوشته های تیر 90
نوشته های مرداد 90
نوشته های مهر 90
نوشته های آبان 90
نوشته های آذر 90
نوشته های دی 90
نوشته های بهمن 90
نوشته های اسفند90
نوشته های فروردین 91
نوشته های اردیبهشت91
نوشته های خرداد91
نوشته های تیرماه 91
نوشته های مرداد ماه 91
نوشته های شهریور ماه91
نوشته های مهر91
نوشته های آبان 91
نوشته های آذرماه91
نوشته های دی ماه 91
نوشته های بهمن ماه91
نوشته های بهار92
نوشته های تیر92
نوشته های مرداد92
نوشته های شهریور92
نوشته های مهر92
نوشته های آبان92
نوشته های آذر92
نوشته های دی ماه92
نوشته های بهمن ماه92
نوشته های فروردین ماه 93
نوشته های اردیبهشت ماه 93
نوشته های خردادماه 93
نوشته های تیر ماه 93
نوشته های مرداد ماه 93
نوشته های شهریورماه93
نوشته های مهرماه 93
نوشته های آبان ماه 93
نوشته های آذرماه 93
نوشته های دیماه 93
نوشته های بهمن ماه 93
نوشته های اسفند ماه 93
نوشته های فروردین ماه 94
نوشته های اردیبهشت ماه94
نوشته های خرداد ماه 94
نوشته های تیرماه 94
نوشته های مرداد ماه 94
نوشته های شهریورماه94
نوشته های مهرماه94
نوشته های آبان ماه94

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
کنج دل🩶
همراه با چهارده معصوم (علیهم السلام )ویاران-پارسی بلاگ
پیام شهید -وبگاه شهید سید علی سعادت میرقدیم
دانشجو
(( همیشه با تو ))
بر بلندای کوه بیل
گل رازقی
نقاشخونه
قعله
hamidsportcars
ir-software
آشفته حال
بوستــــــان ادب و عرفــان قـــــــرآن
سرباز ولایت
مهندس محی الدین اله دادی
گل باغ آشنایی
...عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
بهارانه
*تنهایی من*
بلوچستان
تیشرت و شلوارک لاغری
اقلیم شناسی دربرنامه ریزی محیطی
کشکول
قدم بر چشم
سه ثانیه سکوت
نگارستان خیال
گنجدونی
بهارانه
جریان شناسی سیاسی - محمد علی لیالی
نگاهی نو به مشاوره
طب سنتی@
سرچشمـــه فضیـلـــت ها ؛ امـــام مهــدی علیــه السلام
اکبر پایندان
Mystery
ermia............
پلاک آسمانی،دل نوشته شهدا،اهل بیت ،و ...
اسیرعشق
چشمـــه ســـار رحمــت
||*^ــــ^*|| diafeh ||*^ــــ^ *||
کلّنا عبّاسُکِ یا زَینب
جلال حاتمی - حسابداری و حسابرسی
بهانه
صراط مستقیم
تــپــش ِ یکــ رویا
ماییم ونوای بینوایی.....بسم الله اگرحریف مایی
سلحشوران
گیاه پزشکی 92
مقبلی جیرفتی
تنهایی افتاب
طراوت باران
تنهایی......!!!!!!
تنهای93
سارا احمدی
فروشگاه جهیزیه و لوازم آشپزخانه فدک1
.: شهر عشق :.
تا شقایق هست زندگی اجبار است .
ماتاآخرایستاده ایم
هدهد
گیسو کمند
.-~·*’?¨¯`·¸ دوازده امام طزرجان¸·`¯¨?’*·~-.
صحبت دل ودیده
دانلود فایل های فارسی
محقق دانشگاه
ارمغان تنهایی
* مالک *
******ali pishtaz******
فرشته پاک دل
شهیدباکری میاندوآب
محمدمبین احسانی نیا
کوثر ولایت
سرزمین رویا
دل نوشته
فرمانده آسمانی من
ایران
یاس دانلود
من.تو.خدا
محمدرضا جعفربگلو
سه قدم مانده به....
راز نوشته بی نشانه
یامهدی
#*ReZa GhOcCh AnN eJhAd*#(گوچـی جـــون )
امام خمینی(ره)وجوان امروز
فیلم و مردم
پیکو پیکس | منبع عکس
پلاک صفر
قـــ❤ــلـــــب هـــــای آبـــــی انــ❤ـــاری
اسیرعشق
دل پرخاطره
* عاشقانه ای برای تو *
farajbabaii
ارواحنا فداک یا زینب
مشکات نور الله
دار funny....
mystery
انجام پروژه های دانشجویی برای دانشجویان کنترل
گل یا پوچ؟2
پسران علوی - دختران فاطمی
تلخی روزگار....
اصلاحات
گل خشک
نت سرای الماس
دنیا
دل پر خاطره
عمو همه چی دان
هرکس منتظر است...
سلام محب برمحبان حسین (ع)
ادامس خسته من elahe
دهکده کوچک ما
love
تقدیم به کسی که باور نکرد دوستش دارم
گروه اینترنتی جرقه داتکو
مدوزیبایی
من،منم.من مثل هیچکس نیستم
Tarranome Ziba
پاتوق دختر و پسرای ایرونی
اسرا
راه زنده،راه عشق
وبلاگ رسمی محسن نصیری(هامون)(شاعر و نویسنده)
وب سایت شخصی یاسین گمرکی
حسام الدین شفیعیان
عکسهای سریال افسانه دونگ یی
ܓ✿ دنـیــــاﮮ مـــــــن
Hunter
حسام الدین شفیعیان
دهکده علم و فناوری
اسیرعشق
دختر باحال
*دلم برای چمران تنگ شده.*
♥تاریکی♡
به یادتم
باز باران با محرم
تنهایی ..............
دوستانه
هرچه می خواهد دل تنگم میذارم
زندگی
نیلوفر مرداب
فقط طنزوخنده
تینا!!!!
شیاطین سرخ
my love#me
سرزمین خنگا
احکام تقلید
•.ღ♥ فرشتــ ـــ ـه تنهــ ــ ــایی ♥ღ.•
فوتسال بخش جنت (جنت شهر )
حقیقت صراط
...دیگه حسی نمونده
زیر اسمان غربت
شهید علی محسنی وطن
سکوت(فریاد)
عاشقانه ها
خودمو خدا تنها
دانستنی های جالب
ermia............
حجاب ایرانی
عرفان وادب
دل خسته
عاشقانه های من ومحمد
هر چه میخواهد دله تنگت بگو . . .
sharareh atashin
mehrabani
khoshbakhti
______>>>>_____همیشگی هااا____»»»»»_____>>>>
دخترونه
قلبی خسته ازتپیدن
عشـ۩ـق یـ۩ـعنی یـ۩ـه پــ۩ـلاک......
تینا
مذهب عشق
مناجات با عشق
داستان زندگی من
دهاتی
دکتر علی حاجی ستوده
عاشق فوتبال
کشکول
حاج آقا مسئلةٌ
صدا آشنا
کد بانوی ایرانی
اموزش . ترفند . مقاله . نرم افزار
« یا مهدی ادرکنی »
وبلاگ تخصصی کامپیوتر - شبکه - نرم افزار
::::: نـو ر و ز :::::
توکای شهر خاموش

.: اخـبـار فـنـاوری .:
Biology Home
شــــــــــــــهــــدای هــــــــــــــســـتــه ایـــــــــــــ
مثبت گرا
تک آندروید
امروز
دانستنی / سرگرمی / دانلود
°°FoReVEr••
مطلع الفجر
سنگر بندگی
تعصبی ام به نام علی .ع.
تنهایی.......
دلـــــــشــــــــکســـــته
عاشقانه
nilo
هر چی هر چی
vida
دلمه پیچ, دستگاه دلمه پیچ Dolmer
هسته گیر آلبالو
آرایشگری و زیبایی و بهداشت پوست
عکس های جالب و متحرک
مرکز استثنایی متوسطه حرفه ای تلاشگران بیرجند
دیجی بازار
نمونه سوالات متوسطه و پیش دانشگاهی و کارشناسی ارشد
bakhtiyari20
زنگ تفریح
گلچین اینترنتی
روستای اصفهانکلاته
پایه عکاسی مونوپاد و ریموت شاتر بلوتوث
سرور
عاطفانه
سلام
بخور زار
اشک شور
منتظران

» صفحات اختصاصی

» لوگوی لینک دوستان





































































































» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب